آلبوم تصاویر

یادکد کد یادها

محمدرضا...
پسر ۲۵ ساله‌ای که زندگی رو با لبخند، معرفت و دلِ بزرگش معنا می‌کرد. پسری که بودنش یه نعمت بود، برای خونواده، برای رفیقاش، برای هر کسی که حتی یه بار باهاش هم‌کلام شده بود.
مهربون بود، دلسوز، بااون معرفت خاصی که کم‌پیداست توی روزگارمون. همیشه حامی بود، همیشه همراه. یه دل بزرگ داشت، اون‌قدر بزرگ که درد همه رو تو خودش جا می‌داد و لبخند می‌زد.
عاشق ماشین بود، شیفته‌ی صدا و سرعت. با اون تیپ همیشه خاص و استایل شیکش، هر جا که می‌رفت نگاه‌ها دنبالش می‌موند. بامزه بود، شیطون، بانمک... ولی از اون شیطون‌هایی که دلش یه دنیای آرامش بود.
و بعد...
روز سختی رسید. محمدرضای عزیزمون، توی یه حادثه‌ی تلخ رانندگی دچار مرگ مغزی شد. یه لحظه، یه تصادف، و انگار زمان ایستاد... اما حتی اون لحظه‌ی دردناک هم، پایان خوبی نبود؛ آغاز بزرگی بود.
محمدرضا رفت، ولی با بخشش آخرش... با اهدا کردن اعضای بدنش، زندگی رو به چند نفر دیگه برگردوند. رفتنش هم شبیه بودنش بود؛ پر از انسانیت، پر از عشق.
حالا محمدرضا بین ما نیست، اما قلبش هنوز می‌تپه... توی سینه‌ی آدم‌هایی که نفس دوباره‌شون رو مدیون بزرگی دل اونن.
اون یه فرشته بود، که روی زمین زندگی کرد و با قلبی پر از مهر، جاودانه شد.

لطفاً خاطرات و دلنوشته های خود را برای درج در این صفحه در کادر زیر بنویسید

دلنوشته های قبلی:
گلزار شهدای روستای سرهنگ, تربت حیدریه, خراسان رضوی
در حال بارگیری نقشه...
مسیریابی
بستن

هدیه به عزیزان

جهت حمایت از مؤسسه خیریه مورد نظر روی تصویر آن کلیک فرمایید

4221594_856.png 1394-11-04_17-14-58.png 3f6379555150e57af450163be10a17d1.png 19_orig.png 1468930738_.png

جستجو در صفحات درگذشتگان