آلبوم تصاویر

یادکد کد یادها

نام پدر: علی اصغر 

تاریخ ولادت: 1359/09/03

تاریخ شهادت:1395/02/16

تاریخ بازگشت پیکر:1399/07/24

محل شهادت:سوریه-خانطومان

موضوع شهادت:مدافع حرم

نحوه شهادت:درگیری با داعش

 

محل تولد:

استان: مازندران

بخش: مرکزی

شهر:ساری

وضعیت تاهل:متاهل

نوع عضویت:سپاه-کادر

یگان:لشکر عملیاتی ۲۵ کربلا

مسئولیت:معاونت گردان

تحصیلات:لیسانس

رسته:عملیات

کد شهید:۱۰۵۵۰


وصیت نامه


وصیت نامه شهید محمود رادمهر:
برادران عزیز ، به شما و سایر برادران و خواهرانم در بسیج وصیت می کنم که نکند واقعه سقیفه بنی ساعده دوباره تکرار شود ، نکند عاشورا دوباره تکرار شود و حسین زهرا (علیه السلام) سرش بالای نیزه رود. برادران و خواهران بسیجی ، از تاریخ اسلام درس بگیرید و همواره در راه ولایت ثابت قدم باشید.
برادران ، بدانید که همانگونه که اهل کوفه ، مسلم ابن عقیل ( نماینده امام زمان خود ) را تنها گذاشتند و اکنون مورد لعن ما قرار می‌گیرند ، اگر ما هم ولی فقیه را تنها بگذاریم ، بی درنگ مسلم های دیگری نیز به مسلم ابن عقیل خواهند پیوست و آنگاه ما نیز مورد لعن آیندگان قرار خواهیم گرفت.
برادران و خواهران اگر می خواهید دنیا و آخرتتان تضمین شود و از مصائب آخر الزمان در امان باشید و دینتان حفظ بماند و عاقبت به خیر شوید ، بصیرتتان را افزایش دهید ، اطاعت از ولایت مطلقه فقیه را بر خود واجب بدانید و اگر می خواهید در این دوران پر آشوب گمراه نشوید ، گوشتان به سخنان ولایت مطلقه فقیه و چشمتان به اعمان این بزرگوار و تمام وجودتان صرف عمل به خواسته ها و اوامر ایشان باشد.


عقیله ملازاده سورکی مادر شهید محمود رادمهر است که به‌غیر از محمود سه پسر دیگر به نام‌های مجتبی، مرتضی و محمدرضا دارد، پدر شهید در سال ۱۳۸۹ از دنیا رفت.
شهید محمود رادمهر در سپاه ناحیه ساری و لشکر ۲۵کربلا مشغول به کار بود، محمدرضا و مجتبی هم مانند برادر در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حضور داشتند، مجتبی در مرکز نیروی دریایی علوم و فنون سپاه پاسداران در چالوس مشغول و محمدرضا هم در سپاه ناحیه ساری خدمت می‌کند.
محمود نخستین بار آبان ۱۳۹۴ به مدت ۵۸ روز به همراه برادرش محمدرضا به سوریه رفت و در مرحله دوم ۱۴ فروردین ماه سال ۱۳۹۵ اعزام شد.


محمود مردی بود که استعداد نظامی بالایی داشت او خواب نداشت و در دیده بانی بی نظیر بود. همچنین در کار بنایی استاد کار بود.وقت تعطیلات و فراغت از کار اصلی‌اش، برای مردمی که بضاعت مالی اندکی داشتند بنایی می‌کرد، منزلشان را تعمیر می‌کرد و اجرتی برای کارش طلب نمی‌کرد.
وی در ۱۰ بهمن ماه سال ۱۳۸۴ ازدواج و هفت ماه بعد در ۳۱ خرداد ماه ۱۳۸۵ عروسی کرد.


به گفته همسرش، او در مورد مأموریت هایش عادت نداشت کلامی صحبت کند. فقط یکبار گفت که سردار سلیمانی از من خواست مدتی بروم لبنان به نیروهای آنجا کاری را آموزش دهم، اما نگفت کی رفتم و چند وقت آنجا بودم. طوری هم رفتار می‌کرد که نمی‌توانستی زیاد از او سوال کنی. من هم عادت کرده بودم و حتی نمی‌دانستم درجه محمود در سپاه چیست.
شهید رادمهر پیش از رفتن به همسرش گفته بود اگر شهید شوم پیکری نخواهم داشت. این حرف را وقتی به او زد که سردار همدانی به شهادت رسیده بود. خبر شهادت او را که از شبکه خبر شنید اشک ریخت و
این در حالی بود که تمام این سال‌ها همسرش هیچ وقت اشک او را ندیده بود.


لطفاً خاطرات و دلنوشته های خود را برای درج در این صفحه در کادر زیر بنویسید

دلنوشته های قبلی:
آرامگاه ملامجدین ساری, ساری, مازندران
در حال بارگیری نقشه...
مسیریابی
بستن

هدیه به عزیزان

جهت حمایت از مؤسسه خیریه مورد نظر روی تصویر آن کلیک فرمایید

4221594_856.png 1394-11-04_17-14-58.png 3f6379555150e57af450163be10a17d1.png 19_orig.png 1468930738_.png

جستجو در صفحات درگذشتگان