یادبود آنلاین شهید مصطفی محب افضلی

در صورتی که عکس، فیلم یا هرگونه محتوای دیگری در رابطه با شهید مصطفی محب افضلی در اختیار دارید، با استفاده از فرم زیر برای ما ارسال کنید تا در این صفحه قرار گیرد.

نام :مصطفی
نام خانوادگی : محب افضلی
نام پدر : علی
تاریخ تولد : 1341/11/01
محل تولد : شمیرا ن
سن : 20 سـال
مذهب : اسلام شیعه
تاریخ شهادت : 1361/07/09
محل شهادت : کوشک
شغل : سرباز
دسته عملیاتی : ارتش

 

شهید مصطفی محب افضلی در سال ۱۳۴۱ در قریه فرحزاد در میان یک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود ، مصطفی تحصیلاتش را در دبستان فرحزاد آغاز نمود ، از همان اوان کودکی آثار نبوغ و استعداد در وی هویدا بود به طوری که بزودی دوران تحصیلات ابتدایی خویش را با موفقیت پشت سر گذاشت، بنابه گفته خانواده شهید در ایام کودکی مصطفی بارها دچار حادثه شد، چنانچه یک مرتبه از ارتفاع بلندی پرتاب گردیده و نیز بار دیگر در اثر برخورد شدید چهره اش با چوبی بزرگ دریدگی عمیقی در صورتش ایجاد شد، که در هر یک از این دفعات نظر لطف و دست تقدیر الهی ناجی وی شد.

با به پایان رسانیدن تحصیلات ابتدائی ، وارد مدرسه راهنمائی گردید و تحصیلات خود را در این مقطع تحصیلی نیز با موفقیت ادامه داد.

مقارن با همین زمان بود که انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به رهبری امام خمینی در سراسر کشور اوج می گرفت، و شهید فعالانه در صفوف بههمفشرده امت قهرمان ایران در براندازی و انهدام رژیم فاسد شاهنشاهی و استقرا رحکومت عدل اسلامی شرکت می نمود .

همچنین مقارن همین ایام و در حین تحصیلاتش بود که وی در جلسات مذهبی فراگیری قرائت و تجوید قرآن ، اصول عقائد و عربی و... که با حضور برخی از دوستانش تشکیل می گردید، شرکت می نمود ، تا بدین وسیله راهی را که برگزیده بود با سلاح شناخت و آگاهی استحکام بیشتری بخشد ، و ایمان خویش را با معرفت و شناخت درآمیزد. چه اینکه علم و ایمان ، هیچیک به تنہائی مفید و کارساز نبوده و ایمان و معرفت حقیقی در سایه تلفیق صحیح این دو حاصل می شود .

و با به پایان رسانیدن مرحله راهنمایی برای ادامه تحصیلات در دبیرستان دکتر چمران ثبت نام نمود. در اوایل همان سال تحصیلی (۱۳۶۰) بود که بنا به دلایلی از ادامه تحصیل منصرف گردید.

آنگاه برای ادای دین و انجام خدمت زیر پرچم ، دفترچه آماده به خدمت را اخذ و جهت طی دوران آموزشی عازم سیرجان شد.

مصطفی بلافاصله پس از اتمام دوره آموزش نظامی در پادگان سیرجان ، به جهت نیاز مندی جبهه ها ، تقاضای اعزام به جبهه را نمود، و وارد منطقه جنگی آبادان و خرمشهر گردید و به عنوان تکاور دریائی مشغول نبرد با کفار بعثی شد و ماموریتهای متعددی را با رشادت و شجاعت تمام انجام می داد شهید درباره ماموریتهای خویش در مناطق جنگی چنین می نویسد : 

"من در کنار رود هستم یعنی اروندرود مرز بین المللی ایران و عراق، تا حال ۴ ماموریت رفته ام، و اولین ماموریت کوهدشت، دومی جزیره مینو که اطراف خرمشهر است ، سومی اروندرود، و آخرین ماموریتم یک هفته است در جبهه آبادان یعنی ایستگاه هفت قسمت پدافند هستم ". 

وی در یکی از ماموریتهای جنگی خویش به واسطه نمایش شجاعت و رشادت فوق العاده و بی نظیر خویش، به عنوان تشویقی برگه ترخص رفت ، لكن با تشخیص شدت نیاز جبهه ها به وی و امثال او از رفتن به مرخصی امتناع ورزید و در کنار دیگر پارانش باقی ماند تا در ریشه کن نمودن بنای پوسیده و منحط رژیم بعثی عراق بیش از پیش سهیم و شریک باشد. »

شهادت که عالی ترین محصول جهاد در راه خداست ، تکامل و ترقی است، بنابراین طبیعی است که این تکامل و ترقی به دنبال یک سلسله تحولات صورت میپذیرد، چه اینکه وصول به تکامل بدون تغییر و تحول ممکن نیست . شهادت که خود نوعی تکامل و ترقی است از قانون عمومی تکامل مستثنی نیست . 

برهمین اساس است که هر شہید قبل از شهادت خویش با تحولات و تغییرات روحی وسیعی روبرو می شود، به طوری که می توان گفت این تحولات مقدمه شهادت هستند، حصول این تحولات به نحوی است که او در اعمال و افعال خویش، جز خداوند و رضای او، هیچکس و هیچ چیزدیگر را نمی بیند و جز عشق او هیچ عشقی را در سر می پروراند. شهید گفتار ما مصطفی محب افضلی نیز چنین بود. برادر شهید در این مورد چنین می گوید : "نامه هایی که شهید ارسال می نمود به نحوی بود که هربار تحولات روحی بیشتری را از وی نوید می داد، چنانچه می توان گفت نامه های وی از حیث روحی و معنوی تکمیل کننده یکدیگر بوده اند. (یعنی هر نامه دنباله و مکمل نامه قبلی خویش بوده است . این معنا بعينه در نامههائی که شهید برای دوستان خویش ارسال مینموده است ، مشهود است

آری جهاد، تکامل و تعالی است، و آن سیر تکاملی نوشته های شهید خود گواه بر همین معناست . شهید خود در این باره چنین میگوید : "واقعاً جبهه محل آدم سازی است ، تازه می فهمم برای چه زنده هستم، موقعی که یک اسیر عراقی می گیریم، اسیر هم به غلط کردن و اشتباهات خود پی می برد چون آنها به خاطر یک مشت سیاستمدار شرق و غرب جانشان را به هدر می دهند و در آن دنیا (آخرت) نیز دوزخ در انتظارشان هست ، اما بچه های ما یک روحیه قوی دارند که همیشه از فرماندهمان تقاضای دستور حمله میکنیم ، چون می دانیم پیروز هستیم ، بکشیم جایمان بهشت است ، و شهید هم بشویم جایمان بهشت است ."

تحولات روحی و تکاملات نفسانی شهید تا آن درجه تعالی یافته بود که در این اواخر از شهادت خویش آگاه گردیده بود، و همواره در نزد غیر از آن سخن می راند چنانچه پدر شهید نقل میکند : "در آخرین بار دیدار که عید فطر بود، وقتی می خواست خداحافظی کند با همه وداع کرد و چند بار این کلمات را تکرار نمود : الوداع الوداع .." .

خلق زیبا، معاشرت عالی ، سادگی و متانت ، خوشروئی و رافت از خصال بارز اخلاقی شهید مصطفی محب افضلی به حساب می آمد او حتی در سخت ترین شرایط زندگی ، همواره تبسمی نیکو بر لب داشت و هرگز با دوستان و یارانش جز با مهربانی و محبت رفتار نکرد. همواره از دستورات و گفته های پدر و مادر خویش اطاعت مینمود ، و با آنان در نهایت احترام و اکرام رفتار مینمود، به طوری که پدرش در این باره چنین می گوید : "ما از رفتار او کاملا" راضی بودیم " . برادر شهید نیز در رابطه فضائل اخلاقی شهید چنین میگوید : گرچه به اقتضای شرائط متفاوت، با او (شهید مصطفی محب افضلی ) همنشینی زیاد ننموده ام ، و لكن پس از شهادت وی ، متوجه عظمت شخصیت (اخلاقی ) وی گردید ه ام".

شهید مصطفی محب افضلی همچنین از رشادت ، شجاعت و شهامت درخور توجهی برخوردار بود. شرکت فعالانه وی در ماموریتهای متعدد،مهم و خطرناک در منطقه جنگی جنوب گواه صدق این مدعاست. ایثار که هسته اصلی صفات شهیدانست . به نحوی که شهدا به همانگونه که با تقدیم جان خویش، والاترین و زیباترین مظاهر ایثار را به نمایش می گذارند، در زندگی و حیات دنیوی شہید گفتار ما نیز نمونه های برجسته ای از آن مشاهده می شود به نقل پدر شهید ، از سه هزار تومانی که از جانب پدر و برادرش به هنگام عزیمت به منطقه جنگی به وی اعطاء شده بود، دو هزار تومان آنرا به یکی از همسنگران خوبش داده بود.

شهید مصطفی محب افضلی، ناوی بكم وظیفه و تکاور دلاور دریائی پس از چندین ماه پایمردی و استقامت و نبرد سرسختانه با مزدوران بعثی صهیونیستی عراق ، سرانجام در عملیات مسلم بن عقیل با رمز یا مسلم بن جبهه آبادان براثر اصابت ترکش در ناحیه سر به شهادت رسید، و مشتاقانه به سوی معبود خویش شتافت . نکته جالب و قابل تامل اینکه شهید محب افضلی در عملیات مسلم بن عقیل به شرف لقاءا... نائل آمد و نمایشنامه ای که از وی به جای مانده است نیز به همین نام است .

پیکر گلگون شهید مصطفی محب افضلی، تکاور دلاور نیروی دریائی جمهوری اسلامی ایران از میدان فرحزاد در میان فریادهای کوبنده امت حزب ا... فرحزاد ، با شعارهای : "این گل پرپر ماست هدیه به رهبر ماست" و "این گل پرپر از کجا آمده از سفر کرببلا آمده" و درحالی که باران رحمت الهی نیز به شدت می بارید ، به سوی گلزار شهدای فرحزاد (امامزاده ابوطالب "ع") تشییع گردید. تا بنابر وصیتش در کنار سایر شهدای به خون خفته فرحزاد به خاک سپرده شود.

پدر شهید : او (مصطفی) راهش را خودش انتخاب کرد و بهترین بیان راجع به او نامه ها و سخنان خودش می باشد . در درون مصطفی تغییر و تحول عظیمی ایجاد گشته بود چنانچه منطقه جنگی را یک دانشگاه آموزنده می دانست. - مردم باید راه او را ادامه دهند، به خاطر حفظ اسلام و مملکت و ناموس خود. 

مادر شهید : خوشحال از این هستم که فرزند و نزدیکترین کس خود را در راه اسلام از دست داده ام ، و از این ملت غیور این انتظار را دارم که ادامه دهنده راه آنها باشند تا خون مصطفی و مصطفی ها از بین نرود هرچند که خون شہید هرگز از بین نمی رود. | برادر شهید : من واقعا" راه وی را آنطور که او رفت هنوز هم نشناخته ام . و من می خواهم طوری باشد که خون شهیدان به هدر نرود و هرکس در هر حرفهای حافظ و تداوم بخش این انقلاب باشد . 

- او آگاهانه این راه را ، راهی را که برای دین اسلام و مملکت و ناموس خویش بوده انتخاب کرد، وچه عاشقانه به دیدار معبود خود شتافت و به درجه رفیع شهادت نائل گردید.

 

* کاری میکنیم ، ما رزمندگان که همیشه عدل و عدالت برقرار باشد و هیچ ابرقدرتی در دنیا وجود نداشته باشد .

* پدر عزیزم و مادر خوبم که مرا به سختی بزرگ کردید ، جان من ارزشی ندارد ، شما رهبر عظیم الشان را دعا کنید که تا انقلاب مهدی همیشه زنده باشد ، او یاری دهنده اسلام است. -

روح بزرگش شاد و راه مقدسش پر رهرو باد

اَلسَّلامُ عَلي رَسوُلِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلي نَبِي اللّهِ اَلسَّلامُ عَلي مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللّهِ؛ اَلسَّلامُ عَلي اَهْلِ بَيْتِهِ الطّاهِرين اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ اَيُّهَا الشُّهَدآءُ الْمُؤْمِنُونَ؛ اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ الاْيمانِ وَ التَّوْحيدِ اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ دينِ اللّهِ وَ اَنْصارَ رَسُولِهِ عَلَيْهِ وَ الِهِ السَّلامُ سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَي الدّارِ اَشْهَدُ اَنَّ اللّهَ اخْتارَكُمْ لِدينِهِ وَ اصْطَفاكُمْ لِرَسُولِهِ؛ وَاَشْهَدُ اَنَّكُمْ قَدْ جاهَدْتُمْ فِي اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ وَ ذَبَبْتُمْ عَنْ دينِ اللّهِ وَ عَنْ نَبِيِّهِ؛ وَ جُدْتُمْ بِاَنْفُسِكُمْ دُونَهُ وَاَشْهَدُ اَنَّكُم قُتِلْتُمْ عَلي مِنْهاجِ رَسُولِ اللّهِ؛ فَجَزاكُمُ اللّهُ عَنْ نَبِيِّهِ وَعَنِ الاِْسْلامِ وَ اَهْلِهِ اَفْضَلَ الْجَزآءِ وَ عَرَّفَنا وُجُوهَكُمْ في مَحَلِّ رِضْوانِهِ وَ مَوْضِعِ اِكْرامِهِ مَعَ النَّبِيّينَ وَ الصِّدّيقينَ وَ الشُّهَدآءِ وَ الصّالِحينَ وَ حَسُنَ اُولَّئِكَ رَفيقاً اَشْهَدُ اَنَّكُمْ حِزْبُ اللّهِ وَاَنَّ مَنْ حارَبَكُمْ فَقَدْ حارَبَ اللّهَ وَ اَنَّكُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبينَ الْفائِزينَ الَّذينَ هُمْ اَحْيآءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ فَعَلي مَنْ قَتَلَكُمْ لَعْنَةُ اللّهِ وَ الْمَلاَّئِكَةِ و َالنّاسِ اَجْمَعينَ اَتَيْتُكُمْ يا اَهْلَ التَّوْحيدِ زائِراً وَبِحَقِّكُمْ عارِفاً وِبِزِيارَتِكُمْ اِلَي اللّهِ مُتَقَرِّباً وَ بِما سَبَقَ مِنْ شَريفِ الاْعْمالِ وَ مَرْضِي الاْفْعالِ عالِماً فَعَلَيْكُمْ سَلامُ اللّهِ وَ رَحْمَتُهُ وَ بَرَكاتُهُ وَ عَلي مَنْ قَتَلَكُمْ لَعْنَةُ اللّهِ وَ غَضَبُهُ وَ سَخَطُهُ اَللّهُمَّ انْفَعْني بِزِيارَتِهِمْ وَ ثَبِّتْني عَلي قَصْدِهِمْ وَ تَوَفَّني عَلي ما تَوَفَّيْتَهُمْ عَلَيْهِ وَ اجْمَعْ بَيْني وَ بَيْنَهُم في مُسْتَقَرِّ دارِ رَحْمَتِكَ اَشْهَدُ اَنَّكُمْ لَنا فَرَطٌ وَ نَحْنُ بِكُمْ لاحِقُونَ

سلام بر رسول خدا سلام بر پیامبر خدا سلام بر محمد بن عبداللّه سلام بر خاندان پاکش سلام بر شما ای شهیدان با ایمان سلام بر شما ای خاندان ایمان و توحید سلام بر شما ای یاران دین خدا و یاران رسول خدا - که بر او و آلش سلام باد - سلام بر شما بدان شکیبائی که کردید پس چه خوب است خانه سرانجام شما گواهی دهم که براستی خداوند شما را برای دین خود انتخاب فرمود و برگزیدتان برای رسول خود و گواهی دهم که شما در راه خدا جهاد کردید آن طور که باید و دفاع کردید از دین خدا و از پیغمبر خدا و جانبازی کردید در رکاب رسول خدا و گواهی دهم که شما بر همان راه رسول خدا کشته شدید پس خدای تان پاداش دهد از جانب پیامبرش و از دین اسلام و مسلمانان بهترین پاداش و بشناساند به ما صورت های شما را در جایگاه رضوان خود و موضع اکرامش همراه با پیمبران و راستگویان و شهیدان و صالحان و چه نیکو رفیقانی هستند آن ها گواهی دهم که شمائید حزب خدا و هر که با شما بجنگد مسلماً با خدا جنگ کرده و براستی شما از مقربان و رستگارانید که در پیشگاه پروردگارشان زنده اند و روزی می خورند پس لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آن که شما را کُشت آمده ام به نزد شما برای زیارت ای اهل توحید و به حق شما عارفم و بوسیله زیارت شما بسوی خدا تقرب جویم و بدان چه گذشته از اعمال شریف و کارهای پسندیده دانایم پس بر شما باد سلام خدا و رحمت و برکاتش و لعنت خدا و خشم غضبش بر آن کس که شما را کُشت خدایا سود ده مرا به زیارت شان و بر آن نیتی که آن ها داشتند مرا هم ثابت بدار و بمیرانم بر آن چه ایشان را بر آن میراندی و گرد آور میان من و ایشان در جایگاه خانه رحمتت گواهی دهم که شما بر ما سبقت گرفتید.
امامزاده ابوطال
در حال بارگیری نقشه...
لطفاً خاطرات و دلنوشته های خود را برای درج در این صفحه در کادر زیر بنویسید

دلنوشته های قبلی:

جستجو در صفحات درگذشتگان